يکي از مهم *ترين توصيه* هاي بهداشتي که اين روزها به اشکال مختلف، از اين و آن مي *شنويم، تغذيه ي سالم است. مصرف نکردن غذاهاي چرب و سُرخ شدني، استفاده از سبزيجات به صورت خام، مصرف نکردن غذاهاي آماده و...، همه توصيه* هاي کاملا مهمي *هستند که مستقيما با سلامت ما، در ارتباط هستند. اما رعايت اين دستورات بهداشتي، تا چه مقدار لازم است؟ آيا مصرف غذاهاي سالم، در تمام وعده*هاي غذايي، رفتاري سالم است؟

" کريستي راتسل " از زماني که در دبيرستان بود، شروع به تنظيم برنامه غذايي خود بر اساس جدول هرمي شکل مواد غذايي لازم براي بدن کرد. به تدريج که اطلاعات اين دختر اهل ويرجينياي آمريکا از تغذيه سالم بيش تر مي *شد، وي تلاش کرد از مصرف غذاهاي آماده اجتناب کند و در نهايت، رو به مواد غذايي 100 درصد طبيعي (ارگانيک) آورد. در دانشکده، به خام* خواري روي آورد و عملا به جز کلم بروکلي پخته نشده، چيز زيادي نمي* خورد. وزن وي به 67 پوند رسيده بود. کريستي 27 ساله، اکنون، نام يک بيماري را با خود يدک مي* کشد: ارتورکسي؛ نوعي اختلال رواني که با حساسيت و وسواس شديد بيمار نسبت به تغذيه سالم مشخص مي *شود.

با گسترش فهرست غذاهاي فرآوري شده، مواجهه پزشکان با بيماراني مانند کريستي روز به روز بيش تر مي* شود. افرادي که با وسواس شديد، از خوردن هر گونه ماده غذايي که در آن از اسيد*هاي ترانس، مواد افزودني، رنگ* هاي شيميايي و يا قند*هاي مصنوعي استفاده شده باشد، پرهيز مي *کنند و گاه به گياه *خواري يا خام *خواري روي مي* آورند. مانند ساير اختلالات غذا خوردن، زنان اکثريت بيماران را تشکيل مي *دهند. اين افراد حاضر هستند گرسنه بمانند اما " غذاي ناسالم " نخورند. با اين وجود زماني که کريستي به علت کم *خوني و استئوپني (کم شدن املاح استخواني که مقدمه پوکي استخوان است) به پيش پزشک مراجعه کرد، پزشک وي هرگز نام ارتورکسي را نشنيده بود. کريستي به ياد مي *آورد که پزشک به وي توصيه کرده بود که بايد تغذيه سالم داشته باشد. اين پزشک نمي* دانست که با بيماري طرف است که تصور مي *کند تعداد غذاهاي سالم از تعداد انگشتان دست ***** نمي *کند. بيماري وي در نهايت تحت عنوان آنورکسي يا بي *اشتهايي عصبي تشخيص داده شد اما گروه* هايي مانند انجمن اختلالات تغذيه *اي واشنگتن، معتقدند که اين تشخيص اشتباه بوده است. آن ها مي* گويند ارتورکسي، بيماري جداگانه* اي است که بايد تحت يک عنوان جداگانه در کتب مرجع روان* شناسي طبقه *بندي شود.

مشکلي به نام DSM

DSM، مخفف نام کتابي است که در آن کليه اختلالات رواني، به همراه علايم و معيارهاي تشخيصي آن ها طبقه* بندي شده است. اين کتاب، در واقع معياري براي تشخيص و درمان بيماري *هاي رواني توسط تيم* هاي روا*ن *پزشکي به شمار مي* رود. مهم *ترين اشکال اختلال ارتورکسي آن است که محققان و انجمن* هاي روان *پزشکي هنوز اين عارضه را به عنوان يک بيماري جداگانه نپذيرفته* اند. چندي قبل، پيش *نويس جديدترين نسخه DSM، موسوم به DSM 5 به صورت آنلاين منتشر شد و با وجود تلاش گروه* هايي مانند انجمن اختلالات تغذيه *اي واشنگتن، نام ارتورکسي در آن به چشم نمي *خورد. اگر نام يک اختلال رواني در DSM ثبت نشده باشد، مجاب کردن شرکت* هاي بيمه *اي براي پرداخت هزينه* هاي آن، تقريبا غير ممکن است. به دليلي مشابه، براي تحقيق روي چنين اختلالي، بودجه دولتي نيز تعلق نمي *گيرد.





آنورکسي يا ارتورکسي؟

بعضي پزشکان معتقدند که وجود يک تشخيص جداگانه براي اين* گونه بيماري *ها ضرورتي ندارد. به نظر اين پزشکان، تنها نتيجه چنين اقدامي، زدن يک برچسب جديد به بيماران و محروم کردن آن ها از خدمات بيمه *اي است. در مقابل، کساني مثل کاتلين مک دونالد معتقدند که دانسته *هاي بيش تر درباره اين اختلال مي *تواند روش* هاي جديد و بهتري را براي درمان اين بيماري نشان دهد. کريستي، پس از مراجعه به سه موسسه مختلف، در نهايت تحت درمان* هاي رفتاري قرار گرفت و موفق شد تا حدودي عادات غذايي خود را تغيير دهد. او اکنون با مردي ازدواج کرده است که يک دختر 9 ساله دارد. کريستي اميدوار است که بتواند الگوي تغذيه* اي خوبي براي فرزند خوانده جديدش باشد. او با خنده مي* گويد: " گاهي اوقات، خوردن کمي *چيپس، ايرادي ندارد."