خلاصه: انبالیکام ویستر، هورمونی بدیع و خارق العاده است. تکنولوژی آن شبیه اندریل می باشد؛ تلاشی در جهت تولید یک هورمون آنابلیک غیر سمی خوراکی!


نام داروشناسی: کوینبلن (شامل اتر در ساختار شیمیایی)
ساختار شیمیایی: 17بتا-(1-سایکلپنتن-1-یلکسی)-4،1-اندرستدین-3-یک،17بی-ال
وزن مولکولی پایه: 286.4132
وزن مولکولی پایه: 352.5156 (سایکلپنتنیل اتر، 5 کربنه)

مقدار مصرف موثر: روزانه 10 تا 20 کپسول (100 تا 200 میلی گرم)
مقدار قابل تهیه: کپسولهای 10 میلی گرمی

ویژگیها:

انبالیکام ویستر، هورمونی بدیع و خارق العاده است. تکنولوژی آن شبیه اندریل می باشد؛ تلاشی در جهت تولید یک هورمون آنابلیک غیر سمی خوراکی! اما متاسفانه بسیار کمیاب شده است. تولید آن از مدتی قبل رو به کاهش گذاشت و ظاهرا برخی افراد مشغول در بازار غیر قانونی هورمون، خیلی زود شستشان باخبر شد. دلیل موفقیت این ماده، همچون اندریل، غیر سمی و خوراکی بودنش بود. سیستم واکنشش هم مشابه است، اما بمنظور افزایش خاصیت جذب چربی، بجای یک استر طویل، در موضع 17-آلفا، یک رشته اتر دارد. هنگام تولید، در کپسولهای حاوی روغن ریخته می شد. ایده نهفته در پس این روش هم آن بود که روغن می تواند توسط دستگاه لنفی جذب شود و بدین ترتیب کبد را دور بزند و تجزیه نشود. در نتیجه نیاز به ترکیب آلکیلیتی 17-آلفا که به کبد آسیب می رساند، کاهش می یابد. دستگاه لنفی، مجموعه ای از سیاهرگها و سرخرگهایی است که "فقط" آب را جذب، یا بعبارت دقیقتر، باز-جذب می کنند. فقط خون به بافتها می رسد، فقط 85% مایع بازیافت می شود. درصورتیکه این روند ادامه می یافت، ما بسرعت متورم و بزودی منفجر می شدیم. در اینجا دستگاه لنفی وارد عمل می شود و آب اضافی را به جایی بنام انگالوس ونسوس انتقال می دهد که محل تلاقی دو سیاهرگ بزرگ قبل از ورود به قلب می باشد. اما دستگاه لنفی اطراف لوله گوارش، چربی را هم انتقال می دهد. عوارض خاص مایع لنفی این قسمت، ناشی از همین موضوع است. در مکانیسمی مثل انبالیکام ویستر، روغن داخل کپسول (که نوعی چربی است)، براحتی جذب دستگاه لنف می شود و در نتیجه ضمن اجتناب از تجزیه در کبد، مستقیما وارد جریان خون می گردد. ترکیب اتر برای بالا بردن جذب چربی مولکول بلدنن، باعث تعلیق آن در روغن و جذب و انتقال کل ترکیب می شود. این موضوع، نظریه نهفته در پس هورمون غیر سمی خوراکی است.

اما همانگونه که پس از تحقیقات روی اندریل ثابت شد، این سیستم دقیقا طبق نظریه فوق کار نمی کرد. نه تنها در افراد مختلف، بلکه در روزهای مختلف هم نتایج کاملا متفاوتی گرفته می شد. میزان مواد مورد مطالعه در خون بالا و پایین می رفت و در برخی افراد بنظر می رسید که این سیستم بیشتر اوقات اصلا کارایی ندارد؛ بعبارت دیگر، کوینبلن (بلدنن + اتر) بجای ورود به خون، وارد کبد می شد. به همین دلیل، مقدار مصرف موثر این استروئید افزایش زیادی یافت. اگر بدانید که هر کپسول حاوی 10 میلی گرم کوینبلن (که معادل حدودا 8 میلی گرم بلدنن می شود) است و کسب نتایج چشمگیر، 100 تا 200 میلی گرم را می طلبد، متوجه قضیه خواهید شد. مخصوصا که با تاثیر تقریبا فوق العاده خوراکی بلدنن، خوردن 200 میلی گرم از این ماده، علیرغم هر عامل دیگری، کار را تمام می کند. با توجه به قیمت و عدم وجود هر نوع مشابهی، مصرف کنندگان به تزریق بلدنن روی آوردند و در نتیجه این استروئید بدیع و خارق العاده سرانجام خوشی نداشت. این روزها، کمتر کسی، حتی از وجود آن هم مطلع است.

نکته واقعا برجسته این دارو، نامش است: کوینبلن. با وجود آنکه این ماده، اصولا، همان بلدنن با یک اتر اضافی است، اما نامی جدید برایش انتخاب شد. معمولا، زمانی نام جدید انتخاب می شود که تغییرات بنیادین ساختاری ایجاد شده باشد. مثل آلکیلیتی شدن 17-آلفا. بنابراین، نامگذاری 17-آلفا-آلکیلیتد بلدنن متاندرستنلن (دی-بل) معقول بنظر می رسد، زیرا نتیجتا تغییر ساختاری پایداری صورت گرفته است و کلیه ویژگیهای شیمیایی مربوطه و واکنشهای مرتبط با ساختارهای داخلی بدن هم دگرگون شده اند. اما اتر ها و استرها چنین نیستند. این مواد، معمولا پس از ورود به خون شکسته می شوند و استروئید پایه را که در این مورد، بلدنن است، رها می کنند. اکیپیز، همان بلدنن است و نام جدیدی برایش انتخاب نشده است، زیرا تغییر ظاهری، ساختاری یا پایدار نیست. اما انبالیکام ویستر را بخاطر اترش کوینبلن نامیده اند. شاید فکر کرده اند که حفظ نام بلدنن سایکلپنتنیل خیلی دشوار است.

این استروئید، کاملا مطمئن است. بلدنن، از نظر آندرژنیکی، عملکردی ملایم دارد و با آنزیم 5 ای آر، تداخل ناچیز یا قابل صرفنظری دارد. از نظر استرژنی هم، فقط نیمی از توانایی تستسترن را دارد و برخلاف بلدنن دیگر خوراکی، یعنی متاندرستنلن، تغییری ساختاری که باعث تبدیل به استرژنی قوی شود، ندارد. بنابراین از لحاظ استرژنی هم ضعیف است. از آنجا که این ماده، یک 17-آلفا-آلکیلیتد خوراکی است، در بدن، بسرعت، جذب و دفع می شود و پس از اتمام دوره، خطری برای غغد مترشحه داخلی محسوب نمی شود. می توان گفت که کمپانی پارک دیویس در ساختن یک استرئید آنابلیک مطمئن، موفق شد. اما متاسفانه، تاثیر چندانی بر جای نگذاشت. از نظر قیمت هم که اصلا مقرون بصرفه نبود. امروزه، این دارو را می توان منقرض شده دانست. مدتها است که دیگر اثری از آن بچشم نمی خورد. تاسف آور نیست؟ جامعه بدنسازی، متوجه وجود آن هم نشد. شاید قطع تولید آن، نشانه عدم امکان حضور استرئیدهای آنابلیک در بازار، بدون جلب توجه مصرف کنندگان غیر قانونی باشد.

نحوه مصرف:

بعنوان استرئیدی کاملا مطمئن، کوینبلن را می توان همراه با هر ماده دیگری و برخلاف اغلب هورمونهای خوراکی، بمدت طولانی مصرف کرد. تصور نمی کنم کسی تمایلی به مصرف آن بتنهایی بمنظور افزایش نیرو داشته باشد. نیاز به مقدار مصرف زیاد روزانه حداقل 10 کپسول، انگیزه ای برای صرف هزینه باقی نمی گذارد. در حالیکه خوردن روزانه 20 تا 25 کپسول، بسادگی نتایج تزریق هفته ای 300 تا 400 میلی گرم بلدنن آندیسایلنیت را در پی دارد، چه کسی زحمت تزریق را بخود می دهد؟ افزودن روزانه 10 تا 15 کپسول به ترکیبی از ترنبلن، وینسترل و یا پرویرن، می تواند مفید واقع شود. خواص ضد تخریب عضله، افزایش اشتهاء و در مواردی هم تولید عروق جدید، از ویژگیهای بلدنن می باشند. البته، کوینبلن، کمک چندانی به علاقمندان به افزایش حجم نمی کند.

نکته مهم در هنگام مصرف این محصول آن است که مقدار مصرف روزانه را باید در طول روز تقسیم کرد و در 3 تا 4 وعده خورد. برخلاف استرئیدهای 17-آلفا-آلکیلیتی که تاثیرشان را 3 تا 5 ساعت پس از نیمه عمرشان هم اعمال می کنند، تاثیر کوینبلن، محدود به نیمه عمرش می باشد. بنابراین برای یکنواخت نگه داشتن سطح آن در بدن، باید در چند وعده مصرف شود. یک بار مصرف متاندرستنلن، اکساندرلن، استانزلل، اکسی متالن، مسترلن، نرتاندرلن، متیل تستسترن و ... در روز کفایت می کند، اما نتیجه گرفتن از محصولاتی همچون انبالیکام ویستر یا اندریل، مستلزم وعده های متعدد مصرف است.

بدلیل ماهیت ملایم انبالیکام ویستر، مصرف مواد کمکی، ضرورتی ندارد. کمی نلوادکس یا کلمید پس از دوره به حفظ پیشرفتهای حاصل و بازگرداندن تستسترن به میزان طبیعی کمک می کند، اما تاثیر بیشتری ندارد. البته، هر چند کسب نتایج مطلوب از این ماده، مستلزم اشباع شدن آن است، اما شاید کنترل این اشباع شدگی، نیاز به افزودن موادی دیگر را هم ایجاد کند.